آیا در روز عاشورا اهل بیت حسین (ع) لب تشنه بودند؟



آیا در روز عاشورا اهل بیت حسین (ع) لب تشنه بودند؟

تاریخ کامل، نوشته عزالدین ابن اثیر، برگردان دکتر سید حسین روحانی، انتشارات اساطیر، تهران 1382، پوشینه پنجم برگ 2235:

چون به حسین نزدیک شدند، فرمود که برای او سراپرده ای برافراشتند، آنگاه فرمان داد که اندازه ای مشک آوردند و در جامی بزرگ با آب در آمیختند. در این هنگام حسین به درون شد و نوره مالید و سر و تن بشست و بر سراسر پیگر نازنین گلاب افشاند و شادان و چابک و دمان و آراسته بیرون آممد. عبدالرحمن بن عبد ریه و بریر بن خضیر همدانی بر در سراپرده ایستاده و هریکی کوشیدند که پس از حسین، او به درون رود و خود را بپیراید و بیاراید. بیر به شوخیگری با عبدالرحمن پرداخت. عبدالرحمن گفت: به خدا سوگند که این نه هنگام کار یاوه است. بریر گفت: مردمان من میدانند که من در جوانی و پیری به کار یاوه گرایشی نداشته ام، ولی از آنچه بر سرمان خواهد آمد، شاد و مژده یاب هستم. به خدا میان ما با دخترکان زیبای فراخ چشم بهشتی جز همین به جای نمانده است که ایشان با شمشیرهایشان بر ما تازند و آنگاه ما یکراست به آغوش آنان بال کشیم. چون حسین بپرداخت، این دو به درون رفتند.

منبعی دیگر:
هنگامى كه روز عاشورا فرا رسيد، امام حسين عليه السّلام صبح زود، دستور داد خيمهاى برپا كردند، و ظرف بزرگى در ميان خيمه نهادند و در ميان آن ظرف مشك فراوان بود، و در كنار آن (يا در داخل آن) نوره نهادند، آنگاه امام حسين عليه السّلام براى تنظيف به درون خيمه رفت.
روايت شده: برير بن خضير همدانى، و عبد الرّحمن بن عبد ربّه انصارى بر در خيمه ايستادند تا بعد از امام عليه السّلام براى تنظيف داخل خيمه شوند، در اين هنگام برير با عبد الرّحمن شوخى مىكرد و مىخنديد.
عبد الرّحمن به او گفت: «اى برير! آيا مىخندى؟ اكنون وقت خنده و شوخى نيست.» برير جواب داد: «بستگانم مىدانند كه من نه در جوانى و نه در پيرى اهل شوخى و بيهوده گويى نبوده و نيستم، امّا اكنون كه شوخى كردم به خاطر شادى بسيار است كه در پيش داريم، سوگند به خدا فاصله ما با معانقه با حوريان بهشتى، جز ساعتى نيست كه ما در اين ساعت با اين دشمنان بجنگيم و كشته شويم.»

((غم نامه كربلا (ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف)، سيد على بن موسى بن طاووس (م 664 هجری)، مترجم: محمد محمدى اشتهاردى، تهران، نشر مطهر، چ اول:1377 ش. ص:119))

منبع سوم:
پیش از شروع جنگ در کریلا امام حسین فرمودند خیمه ای به پا کنند انگاه امام حسین وارد خیمه شد و نوره کشید (نوره کشیدن یعنی اصلاح موهای زائد بدن) و چون امام حسین فراغت یافت دیگران رفتند و نوره (اصلاح موهای زائد بدن) کشیدند.
(تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 3021)

با این همه آبی که برای نوره کشی و استحمام جهت رسیدن به دخترکان زیباروی بهشتی مصرف شده آیا باز میتوان گفت اصحاب حسین در کربلا تشنه لب و بی آب بودند؟؟

۵ نظر:

  1. هزار سال است که یاران وهمراهان شما می خواهندکه این چراغ واین تشکیلات نباشد.الان خیلی به ظاهر نرم وبا اندیشه وتفکر ونشان دادن تناقض نماها.اگر تاریخ را بخوانی رفقای قدیمی تان با زور وکتک وبریدن دست زیارت کنندگان قبر حسین این کار را می کردند.نتیجه حسرتی که هر ساله شما می خورید وسوز وحسادتی که شما را اب می کند که چرا این نام حسین هر ساله پر فروغ تر است.برو نشان یزید ودشمنان حسین را از تاریخ بگیر.کجا هستند؟چه نامی ازآنها مانده است.امیدوارم که این کلام شما را به حقانیت رهنمون کند.که هدایت دست خداوند است

    پاسخحذف
  2. اربعین 92.... حضور نزدیک 30 میلیون زائر برای زیارت حضرت سیدالشهدا(ع).....

    بشین و وقت تلف کن و اراجیف بگو....

    نور امام حسین(ع)، تاریکی های امثال تو را از بین می برد.

    به فدای لب عطشان حسین(ع)

    پاسخحذف
  3. این متن درسته
    منم قبول دارم اما به مردم میگن که تشنه بوده
    که احساساتی شوند و گریه کنن
    شماها وقتی یه اتفاق کوچیک که بیافته انقدر بزرگش میکنید که انگار همه شی دروغه در ضمن بقیه پستو نخوندم یعنی حوصله ندارم متن چرت رو بخونم بعدن اگه وقت کردم خودم میام تورو شیعه میکنم

    پاسخحذف
  4. دین که ندارید اگر مردی، اگر حق پرستی، بیا حضوری صحبت کنیم یا با این شماره تماس بگیر 09363475921
    ولی انقدر وجدان داشته باش و تسلیم حق باش
    که زمانی که حق برایت به طرق مختلف آشکار شد
    به صورت علنی اعلامه خطا و گمراهی کنی و به اندازه ای که باعث گمراهی نوجوانان و افراد نا آشنا و غیره... محقق شده ای انشاالله وسیله ای برای جبران خسارت و هدایت هم زبانانت باشی...
    به قول دکتر شریعتی ای کاش به جای اینکه لب تشنگی و زخم جسمانی حسین (ع) و یارانش را به ما نشان داده اند از آرمان ها و مکتب حسین(ع) و یاران با وفایش که خوشا به حالشان برایمان میگفتند و به قول خودم اگر فقط 2% مردم از ایدئولوژی امام حسین(ع)
    دقیقا الگو برداری و عمل میکردند ظالم ها و ضعیف کش ها باید تا 5سال دنبال سوراخ موش میگشتن و به یقین بعد از آن حق به حق دار میرسید و دنیا نزدیک به بهشت میشد.
    ای کاش من هم به قول شما برده حلقه به گوشه یکی از امامان معصوم میشدم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اسکول شمارشم. گذاشته تا خود مردم نخوان باور کنن هزاران کتاب هم باشه و خود طرف بیاد بگه بابا ما 70 نفر بودیم و اونها 30000 نفر اگر اونها میگوزید مارو باد میبرد باز باور نخواهند کرد چون در ذهن خود بت درست کردند که ابراهیم میخواهد بشکند
      جز اینه که زن و بچه در اسلام جز غنیمت جنگیه این غیر از وحشی بودن چی رو نشون میده

      حذف