افسانه امام زمان...!؟




افسانه امام زمان...!؟
(قسمت چهارم و اخر) : پس از مرگ حسن عسگری

پس از مرگ حسن عسگری گروهی که منطقی بودند گفتند امامت با حسن عسگری پایان یافته گروهی جعفر را امام خواندند ولی گروهی که شرح ان در اینده می اید به رهبری شخصی شیاد به نام "عثمان ابن سعید امری" گفتند حسن عسگری فرزندی به نام محمد داشته که در 4 سال قبل از مرگ حسن عسگری به دنیا امده و در چاهی در سامرا زندگی میکند و فقط با نایب خود در تماس است

عثمان خود را نایب امام اعلام کرد و ادعا کرد با او در تماس است و از مردم پول میگرفت به عنوان سهم امام و گاهی اوقات نامه های مردم را که "توقیع" نام داشت به اسم اینکه برای امام میبرد میگرفت
عثمان در مدت 45 سال به این روش کلاهبرداری میکرد
پس از "عثمان بن سعید عمری" فرزندش "محمد ابن عثمان" به نیابت امام در امد و به مدت 21 سال او نیز مثل پدر مردم را فریب میداد
پس از او یک ایرانی به نام "حسین ابن روح نوبختی" نیابت را به عهده گرفت و او نیز به مدت 3 سال نیابت این وظیفه را با مرگش به ایرانی دیگری به نام "علی ابن محمد سیمری" سپرد

نکته اینجاست که پس از سالها چاپیدن مردم و اثری از نبود امام شیعیان به این نایب چهارم فشار اوردند تا جایی که "علی ابن محمد سیمری" در بستر مرگ نامه ای از امام به مردم داد که متن نامه میگوید:
"امام به غیبت کبری رفته و تا زمان خروج سفیانی هر کس ادعا کند او را دیده است یک شیاد است" و به این ترتیب محمد ابن حسن عسگری که کسی او را ندیده بود به غیبت کبری رفت و تا به امروز شیادان با نام او کلاهبرداری میکنند (1)

شیخ ظوسی ، کتاب غیبت ، ص157
مجلسی ، مهدی موعود ، ص 688

"روشنفکری با شک کردن اغاز میشود"







۱ نظر: